بسم رب الحسین(علیه السلام)
خدا به شیطان گفت: لیلی را سجده کن.
شیطان غرور داشت.سجده نکرد.
گفت:من از آتشم و لیلی گل است.
خدا گفت:سجده کن، زیرا که من چنین می خواهم.
شیطان سجده نکرد.
سرکشی کرد و رانده شد وکینه ی لیلی را به دل گرفت.
شیطان قسم خورد که لیلی را بی آبرو کند.
وتا واپسین روز حیات مهلت خواست.
خدا مهلتش داد.
اما گفت: نمی توانی. هرگز نمی توانی.
لیلی دردانه ی من است.قلبش چراغ من است و دستش در دست من.
گمراهی اش را نمی توانی حتی تا واپسین روز حیات.
......
شیطان می داند لیلی همان است که از فرشته بالا تر می رود.
و می کوشد بال لیلی را زخمی کند.
عمریست شیطان گرداگرد لیلی می گردد.
دست هایش پر از حقارت و وسوسه است.
او بدنامی لیلی را می خواهد.
بهانه ی بودنش تنها همین است.
می خواهد قصه ی لیلی را به بیراهه کشد.
نام لیلی ،رنج شیطان است.
شیطان از انتشار لیلی می ترسد.
و لیلی نام تمام دختران زمین است؛نام دیگر انسان.
برگرفته از
« کتاب لیلی نام تمام دختران زمین است»
عرفان نظر آهاری
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی